زندگی را به تمامی زندگی کنید
زمان چیزی جز خود زندگی نیست، که هر لحظه پر از انتخابها و اعمال ماست.و عدم تعادل هزینه مدیریت بیدقت زمان است.
وقتی نتوانیم زمان خود را عاقلانه مدیریت کنیم، زندگی ما بهم میریزد و باعث خستگی، اضطراب و بیماریهای مختلف میشود.
چرا زندگی را به تمامی زندگی کردن کار آسانی نیست؟
برای برخی از افراد، تا زمانی که یک زندگی پر از موفقیت، شادی و بدون پشیمانی داشته باشند، نیازی به زندگی طولانی ندارند.
اما چه تعداد واقعا این زندگی را تجربه میکنند؟
گاهی بیشتر شبیه به یک رویا به نظر میرسد. یک خیال، تا واقعیتی قابل دستیابی.
این تصور که باید بخشهای خاصی از زندگی خود را فدا کنید تا بخشهای دیگر را کامل کنید، تصور غلطی است.
نیاز نیست سلامتی خود، کار خود و یا روابط خود را فدای بخش دیگری از زندگی خود کنید.
شاید به خاطر لیست وظایف روزانه احساس خستگی میکنید، یا حس میکنید زمان و انرژی کافی را ندارید.
احتمالا از قدرت و پتانسیل خود برای رسیدن به چیزهایی که در زندگی میخواهید استفاده نکردهاید.
بنابراین، در مواقع تحت فشار، از تلاش برای ایجاد تعادل صرفنظر میکنید.
برخی میگویند زندگی را به تمامی زندگی کردن، فقط در صورتی ممکن است که آنقدر ثروتمند باشید که مجبور نباشید کار کنید، و پرداخت صورتحسابها و تأمین مخارج خانواده برای شما نگرانکننده نباشد.
اما آزادی مالی تنها دلیل یک زندگی رضایت بخش نیست.
ما نمیتوانیم یک بخش از زندگی خود را برای دستیابی به هدف مهمی در بخش دیگری معامله کنیم. هیچکس از این طریق به خوشبختی واقعی نمیرسد.
جنبههای مختلف زندگی به هم مرتبط و وابستهاند. همه چیز بر دیگری تأثیر می گذارد.
نکته مهم این است که تلاش کنید در تمام زمینههای زندگی تعادل ایجاد کنید، و در آنها عالی باشید.
زندگی کامل چیست؟
شش جنبه از زندگی وجود دارد که باید از آنها مراقبت کنید. بی توجهی به هر یک از آنها بعدها باعث پشیمانی شما میشود.
زندگی کامل با دو مفهوم مرتبط است: جنبههای زندگی و مهارتهای اصلی.
وقتی سلامتی به خطر بیفتد، انرژی و انگیزه برای ادامه دادن شغل و حرفه از بین میرود. این امر همچنین منجر به کاهش اعتماد به نفس و کاهش خلاقیت میشود.
هر چیزی که به حد افراط برسد پایدار نیست.
یک زندگی شاد، سالم و موفق تنها زمانی حاصل میشود که همه بخش های زندگی ما در تعادل باشند.
بیایید اکنون به شش جنبه زندگی نگاهی بیندازیم.
1. سلامت جسمانی
انرژی و انگیزه زیاد باعث به دست آوردن چیزهای بیشتری در زندگی میشود.
کارهای سادهای مانند بهبود رژیم غذایی، ورزش یا مدیتیشن میتواند به دستاوردهای بزرگی در سلامت جسمانی و روانی شما منجر شود.
2. خانواده و روابط
روابط برای موفقیت و رفاه ما حیاتی است.
در صورت امکان، باید زمانی را که با افراد منفی سپری میکنید محدود کنید و زمانی را که با افراد خلاق، مشتاق و حامی میگذرانید افزایش دهید.
3. کار و شکوفایی شغلی
وقتی روی پیشرفت شغلی خود تمرکز میکنید، اهدافی برای هدفگذاری خواهید داشت.
علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که تلاش برای رسیدن به اهداف، افراد را شادتر میکند .
4. رضایت از ثروت و پول
علیرغم آنچه ممکن است شنیده باشید، پول ریشه همه بدیها نیست.
تمرکز شما باید بر ارائه خدمات به جهان باشد.
اگر چیزی است که مردم به آن نیاز دارند، پس باید نسبتاً برای آن هزینه کنید و از پاداشها لذت ببرید.
5. سلامت معنوی
هر تصمیم و اقدامی نیاز نیست بر اساس واقعیات و ارقام باشد. گاهی لازم است از شهود و قلب خود پیروی کنیم.
تمرینات معنوی مانند تفکر و تمرینات تنفسی و میتواند به شما کمک کند تا به دنیایی فراتر از منطق دست پیدا کنید.
6. قدرت ذهنی
تشخیص فردی با ذهن ضعیف آسان است. آنها تمرکز، نظم و انضباط ندارند، و فاقد انگیزه و اعتقاد هستند.
از سوی دیگر، فردی که ذهن قوی دارد نیز به راحتی قابل تشخیص است. آنها پویا، هدفمند و جذاب هستند.
آنها همچنین شما را به عنوان کسی که میتواند “کارها را انجام دهد” تحت تاثیر قرار میدهند.
برای مطالعه و تفکر در مورد شش جنبه زندگی وقت بگذارید.
به دنبال مناطقی باشید که باید محدود کنید و مناطقی را که باید گسترش دهید.
هنگامی که شش جنبه زندگی را با موفقیت به تعادل رساندید، «هوشمندانهتر کار کردن» را عملی خواهید کرد.
چگونه یک زندگی کامل داشته باشیم
اکنون ممکن است سوال کنید، پس چگونه میتوان تعادل و حتی در تمام شش جنبه زندگی برتری داشت؟
هرکسی میتواند زندگی کاملی را دنبال کند و همه چیز با تمایل به یادگیری شروع میشود.
از آخرین باری که در کلاس درس شرکت کردی چند سال میگذرد؟
اگر بهعنوان یک حرفهای به خوبی وارد دوران بزرگسالی خود شدهاید، به احتمال زیاد مدتی گذشته است.
آیا زمان هایی را به خاطر میآورید که مجبور بودید صبح زود از خواب بیدار شوید؟
یا زمانهایی که در یک مقاله یا پروژه شرکت داشتید؟
و البته امتحانات بی پایانی که مجبور بودید با آنها دست و پنجه نرم کنید.
یک یادگیرنده مادام العمر انگیزه یادگیری و پیشرفت دارد زیرا میخواهد یاد بگیرد.
این یک عمل عمدی و داوطلبانه است.
یادگیری مادامالعمر میتواند درک ما را از دنیای اطرافمان افزایش دهد، فرصتهای بیشتر و بهتری را برای ما فراهم کند و کیفیت زندگی ما را بهبود بخشد.
یکی از باارزش ترین دلایل یادگیری مداوم این است که گزینههای جدیدی در اختیار شما میگذارد.
تغییر موفقیت آمیز مسیر شغلی در میانسالی و صرف زمان برای توسعه تخصص، به ویژه در شرایط بازار که به سرعت در حال تغییر است، رایجتر از همیشه است.
هیچوقت برای شروع دیر نیست
در هر سنی که باشید، هیچ وقت برای شروع تازه در زندگی دیر نیست.
وقتی شروع به آموزش خود میکنید و خود را در معرض دانش و اطلاعات جدید قرار میدهید، فرصتهای خود را بیشتر میکنید.
این به شما این امکان را میدهد که بیشتر از آنچه در حال حاضر انجام میدهید انجام دهید، یا اگر از جایی که در حال حاضر هستید راضی نیستید، راه جدیدی پیش پای شما میگذارد.
اقتصاد ما به طور فزاینده ای به سمت قراردادهای کوتاهمدت و پارهوقت با الگوهای کاری انعطافپذیرتر تغییر میکند.
ما باید خود را با تغییراتی که در دنیای کار اتفاق میافتد وفق دهیم.
با خارج شدن از منطقه امن خود، خود را توسعه دهیم، و ایدههای نادرست در مورد پتانسیلهایمان و اینکه زندگی چگونه پیش میرود را بشکنیم.
منبع
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.