5 راه حل برای تبدیل افکار منفی به افکار مثبت
این طبیعی است که هرازگاهی افکار منفی به ذهنتان خطور کند.
غم، ترس، تنهایی، خشم و انزجار احساسات منفیای هستند که هر فردی در زندگی خود ممکن است تجربه کند.
اما هنگامی که این کار تبدیل به عادت شود، منجر به اضطراب، افسردگی و دیگر اختلالات سلامت روان میشود.
در نتیجه، افکار منفی از نظر جسمی، عاطفی، معنوی و حتی مالی، میتواند زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهد.
اما خبر خوب این است که، زمانی که به طور آگاهانه متوجه این افکار غیرمفید در ذهن خود میشوید، میتوانید آنها را به افکار مفیدتری تبدیل کنید.
افکار ما سنگ بنای موفقیت ما هستند.
نحوه نگرش ما به خودمان بر پیشرفت و پایداری ما در رسیدن به اهدافمان تأثیر میگذارد.
مثبت اندیشی یک الگوی شناختی است که نیازمند تلاش و تمرکز است.
این مقاله به شما کمک میکند چارچوب افکار منفی خود را تغییر دهید و آنها را با افکار مثبت مجددا قالب بندی کنید.
5 نکته برای اصلاح مجدد افکار منفی
روزانه افکار زیادی از ذهن ما میگذرد. این افکار به طور خودکار از ذهن ما میگذرند. اغلب حتی آنها را تشخیص نمیدهیم، زیرا برای ما عادی شدهاند.
این افکار و گفتگوهای درونی میتواند شامل آنچه میخواهیم برای شام بخوریم، اتفاقات محل کار، فرضیات در مورد آینده، مشاهدات، آنچه دیگران در مورد ما فکر میکنند، احساس ما نسبت به خود و غیره متغیر باشد.
به محض غلبه افکار منفی، رفتارهای خودویرانگر نیز تحت تأثیر قرار میگیرند.
بنابراین، یادگیری قالب بندی مجدد تفکر به فرد کمک میکند امیدوار، محکم و با انگیزه بماند.
قالب بندی مجدد افکار منفی، ابزار قدرتمندی برای کمک به افراد برای مدیریت موثر افکار منفی و استرس است.
طرز فکر ما در مورد آنچه اتفاق میافتد بر احساسات و رفتار ما تأثیر میگذارد.
در زیر پنج استراتژی وجود دارد که به شما کمک میکند تا به سرعت افکار منفی را به افکار مثبت تغییر دهید.
1.با انواع افکار منفی آشنا شوید.
اولین قدم این است که از الگوی افکار منفی خود آگاه شویم.
اینها افکاری هستند که وقتی مشکلی پیش میآید به ذهن شما وارد میشوند یا افکاری که ممکن است به طور مداوم هر زمان که سناریوی مشابهی را تجربه میکنید به ذهن شما وارد شوند.
برخی از الگوهای فکری که باعث تفکر منفی میشوند عبارتند از:
فکر کردن به همه یا هیچ
ما اغلب همه یا هیچ را در نظر میگیریم: هیچ حد وسطی وجود ندارد.
برای مثال، شخصی فکر میکند:
«من همیشه تا دیروقت کار میکنم»
یا
«اگر این پروژه را خراب کنم، لیاقت کار کردن در این شرکت را ندارم.»
تفکر همه یا هیچ یک الگوی تفکر منفی است که موقعیتها، تجربیات، انتخابها و افراد را در دو سر محور قرار میدهد.
برجسته کردن اتفاقات مثبت
بسیاری از ما رویدادهای مثبت زندگی خود را به عنوان یک خوش شانسی یا اتفاق در نظر میگیریم.
جشن گرفتن بردهای کوچک و اتفاقات مثبت زندگی، برای موفقیت ما امر مهمی است.
هنگامی که در جشن گرفتن این رویدادهای مثبت شکست میخوریم، رویدادهای منفی بیشتر در نظر ما نمود میکند.
از شر باید خلاص شوید
هنگامی که انتظارات سفت و سختی از خود دارید و لیستی پر از بایدها در مقابل شماست، استرس و فشار بیشتری را به زندگی خود وارد میکنید.
این منجر به خستگی میشود و انرژی منفی شما را بیشتر میکند.
سختگیری به خود
افکار و کلمات ما مملو از سرزنش خود هستند.
ما حتی خود را برای موقعیتهایی که خارج از کنترل ما هستند، سرزنش میکنیم.
اتفاقاتی که در گذشته افتادهاند، به ما یادآوری میشود و ذهن ما را پر از انرژی منفی میکند، و در نتیجه منفینگری ما را افزایش میدهد.
فاجعه سازی
ذهن ما به طور خودکار به سمت ساختن بدترین سناریوها پیش میرود.
اگر همسر شما تا دیروقت بیرون باشد، ذهن شما به این سمت میرود که ممکن است تصادف کرده باشد.
این تفکر ما را به حالت جنگ یا گریز میبرد و باعث میشود از روی ترس، دست به اعمال غیرمنطقیای بزنیم.
2. افکار منفی را به چالش بکشید.
پس از شناسایی افکار منفی، باید آنها را به چالش بکشیم.
از خود بپرسید آیا اتفاقات زندگی شما، تفکر شما را توجیه میکند، یا تفکر شما بر اساس فرضیاتِ منفی است؟
به مواردی فکر کنید که با کمک راهحلها و مشارکتها، توانستهاید مشکل را حل کنید.
یک راه سریع و آسان برای به چالش کشیدن تفکر منفی این است که به این صورت فکر کنید:
“بله، __________، اما____________”.
“بله، من تا دیر وقت کار کردم، اما فردا یک استراحت طولانی ناهار خواهم داشت.”
“بله، من برای خرید مواد غذایی بیش از حد خرج کردم، اما در حال بسته بندی ناهار برای چند روز آینده هستم.”
“بله، بیش از حد خوابیدم، اما بدنم احساس شادابی بیشتری میکند.”
با تعریفات عینی به مبارزه با گفتگوی درونی خشن و منفی بروید.
فهرستی از ویژگیهای مثبت و نقاط قوت خود تهیه کنید.
منفی گرایی بیش از حد را با موارد دیگر اصلاح کنید.
برای مثال، همانطور که فکر میکنید «من همیشه تا دیر وقت کار میکنم»، یک خودکار و کاغذ بردارید، زمانهایی را که به مرخصی رفتهاید، زودتر از زمان کار را ترک کردهاید، مریض شدهاید و غیره یادداشت کنید.
3.جملات تاکیدی مثبت را به کار ببرید.
جملات تاکیدی جملات مثبتی هستند که برای به چالش کشیدن تفکر منفی استفاده میشوند.
جملات تاکیدی مثبت، یک راه عالی برای غلبه بر افکار منفی و ساختن ذهن مثبت هستند.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که به راحتی میتوان توسط منفیها احاطه شد.
جملات تاکیدی مثبت راهی برای کمک به دفع بخشی از این انرژیهای منفی هستند.
چند نمونه از اصلاح مجدد افکار منفی:
- عادتهای قدیمی را کنار میگذارم و عادات جدید و مثبت را انتخاب میکنم.
- با خودم و دیگران مهربان هستم.
- افکارم را کنترل میکنم.
- افکاری را که به کارم نمیآیند، رها میکنم.
- آرامش را انتخاب میکنم.
- مقایسه دزد شادی است. دست از مقایسه خود با دیگران برمیدارم.
- در برخورد با چالشها، انعطاف به خرج میدهم.
به یاد داشته باشید، جملات تاکیدی مثبت از طریق تکرار عمل میکنند.
فقط یک بار خواندن آنها کافی نیست.
درست همانطور که الگوهای تفکر منفی شما در طول زمان شکل گرفت، اصلاح مجدد آنها به زمان نیاز دارد.
4.افکار منفی خود را قالب بندی کنید.
یک کاغذ و خودکار بردارید و شروع به قالب بندی مجدد افکار منفی خود کنید.
چه افکار منفیای را تجربه میکنید؟ آیا حقیقت یا حادثهای از گذشته پشت این فکر نهفته است؟
چه شواهد و مدارکی برای رد این فکر منفی در مورد خود دارید؟
چگونه میتوانید به این موضوع نگاه متفاوتی داشته باشید؟
چه چیزی باعث میشود اینطور فکر کنید؟
5. صبر داشته باشید.
هنگام جایگزینی افکار منفی با مثبت، صبوری را تمرین کنید.
هرگز برای مبارزه با افکار منفی در زندگیتان دیر نیست، اما برای این کار باید صبور باشید.
این افکار در یک لحظه به وجود نیامدهاند، و در یک لحظه از بین نمیروند.
شما میتوانید افکار خود را بهبود بخشید و در نهایت بر الگوهای افکار منفی غلبه خواهید کرد.
اما در این راه باید صبر داشته باشید!
منبع
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.